مشخصات محل دفن

مشکل دفع مواد زاید جامد همواره و از سال‌های دور گریبان‌گیر بشر بوده است. شاید ساده‌ترین و ممکن‌ترین راه حلی که برای این معضل در ابتدا به نظر می‌رسد، تلنبار نمودن زباله در زمین‌های پست خارج از محدوده شهر و سپس سوزاندن آن و به منظور جلوگیری از آلودگی بود. مدت‌ها این روش بدون توجه به اثرات سوء آنی و آتی آن، به عنوان عملی‌ترین روش در نقاط مختلف جهان انجام می‌شود و کماکان نیز در برخی از کشورهای جهان انجام می‌گیرد، تا اینکه موضع‌گیری در برابر مشکلات و مسائل ناشی از دفع زباله در مکان‌های مذکور سبب شد تا در برخی کشورهای جهان زباله‌دان‌های رو باز به سرعت جای خود را به محل‌های دفن بهداشتی جدید دهند. از جمله مهمترین مشکلات دفن زباله و راه‌حل‌های مطرح شده جهت رفع آن می‌توان از مشکل دود و بو نام برد که منجر به منع سوزاندن زباله‌ها گردید: مشکل مربوط به حشرات، جوندگان، حفظ زیبایی محیط که موجب بکارگیری پوشش روزانه گشت: قابلیت احتراق و نشست زباله‌ها که به افزایش کوشش‌هایی جهت متراکم نمودن زایدات انجامید و در نهایت قابلیت آلوده‌سازی آب‌های سطحی و زیرزمینی که منجر به ایجاد خاکریز، پوشش روزانه، استر(liner) و سیستم‌های جمع‌آوری شیرابه گردید.

با وجود این موضوع دفن بهداشتی در ایران مبحث جدیدی به شمار می‌آید چرا که در اکثر مناطق ایران کماکان زباله بصورت تلنبار، سوزاندن و در بهترین شرایط بصورت دفن غیر بهداشتی دفع میگردد. متاسفانه تلقی نادرست از دفن بهداشتی باعث شده است شهرداری‌ها که متولیان مدیریت مواد زاید جامد شهری می‌باشند صرفاً حفر یک گودال، قراردادن زباله در آن و پوشاندن آن با خاک را یک دفن بهداشتی بدانند، در حالی که دفن بهداشتی مواد زاید مقوله‌ای است دارای مراحل دقیق (اعم از انتخاب مکان و آماده‌سازی آن و بهره‌برداری از محل) که هر کدام نیاز به انجام مطالعات و اعمال مدیریت صحیح دارند، در هر حال، نکته مهم این است که از دیدگاه اکثریت مردم یک محل دفن- چه برای مواد زاید شهری و چه مواد زاید خطرناک- تاسیسات منفی و نامطلوبی است و طرز تلقی مردم بویژه نسبت به مکان‌های دفنی که در مجاورت محل کار یا زندگیشان باشد، منفی است.

از این نظر انتخاب یک محل دفن و ارائه توجیه منطقی در ارتباط با فرآیند مکان‌یابی نیازی است که همواره احساس می‌شود، از سوی دیگر به لحاظ قانونی تنها وظیفه مهمی که در این رابطه به موجب تبصره 4 بند 2 ماده 55 قانون شهرداری‌ها، بر عهده شهرداری‌های کشور نهاده شده است، در این تبصره همچنین قید گردیده که محل‌های تخلیه زباله باید خارج از محدوده شهر تعیین شوند و رانندگان وسائط نقلیه اعم از کند رو و یا موتوری مکلفند آنها (زباله‌ها) را فقط در محل‌های تعیین شده تخلیه نمایند. لذا با توجه به مطالب یاد شده این مطلب با هدف پرداختن به اولین- و به قولی مهمترین- مرحله فرآیند دفن بهداشتی- یعنی مکان‌یابی- معیارها و ضوابط موثر در امر مکان‌یابی محل دفن مواد زاید جامد را مورد بررسی قرار می‌دهد.

دسته بندی عوامل مؤثر در مکان‌یابی محل دفن

بطور کلی یک محل دفن باید در مکانی استقرار یابد که از جهات گوناگون اعم از زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی کمترین ضرر را به وجود آورد. به جرأت می‌توان گفت که یک مکان‌یابی صحیح می‌تواند بیش از نیمی از نگرانی‌های موجود در یک محل دفن را مرتفع سازد..

1- بررسی اقتصادی:

با اینکه همواره بررسی‌های اقتصادی و برآورد هزینه‌ها از مهمترین مراحل در تمامی امور مهندسی و طراحی است، اما در فرآیند مکان‌یابی این موضوع در درجه آخر اهمیت قرار دارد ، چرا که در مقایسه با دیگر عوامل می‌توان تا حدی از آن چشم‌پوشی کرد. البته این امر دلیلی بر عدم انجام مطالعات اقتصادی در طرح مکان‌یابی محل دفن نیست، زیرا در برخی گزینه‌های مشابه، این مسائل اقتصادی است که انتخاب نهایی را ممکن می‌سازد.

قسمت اعظم هزینه در فرآیند مکان‌یابی را خرید زمین تشکیل می‌دهد و باید در نظر داشت که همیشه یک زمین ارزان بهترین زمین نیست، چرا که ممکن است مخارج بعدی آن نظیر آماده‌سازی- بالا باشد: از اینرو در ارزیابی هزینه، همه موارد هزینه‌بر باید در نظر گرفته شود. همچنین گاهی اوقات لازم است بجای خرید زمین آن‌را برای مدتی اجاره کرد.

به غیر از قیمت زمین سایر هزینه‌ها عبارتند از: سرمایه‌گذاری در زمینه بررسی عوامل فیزیکی و زیست محیطی محل دفن (از قبیل توپوگرافی، هیدرولوژی و هیدروژئولوژی، خاک‌شناسی، نقشه‌برداری) و نیز مخارج آماده‌سازی و احیاء توسعه زمین (مانند تمیز کردن، خاک‌برداری، احداث زهکشی و جاده‌های فرعی، احداث تسهیلات و آبرسانی، برق‌رسانی، تلفن و حصار). همچنین هزینه پرداخت دستمزد کارگران و بیمه آنها، هزینه حمل و نقل مواد زاید و خاک پوششی، هزینه احداث ساختمان‌های رفاهی و اداری و نهایتاً هزینه تعمیر و استقرار تجهیزات لازم از جمله موارد قابل توجه و بررسی است.

2- زیبایی و پذیرش از سوی مردم:

تا حد امکان باید سعی شود که محل دفن از انظار دور باشد و زیبایی ظاهری یک منطقه را خدشه‌دار ننماید. در پاره‌ای مواقع به علل گوناگون، مثلاً کمبود زمین مناسب، لازم می‌شود که محل دفن فاصله چندانی با مناطق مسکونی نداشته باشد که در این صورت به احتمال قریب به یقین اعتراض ساکنان را به دنبال خواهد داشت. لذا در اینگونه مواقع اولین قدم قبل از اجرای طرح اینست که مورد روش دفن بهداشتی به مردم اطراف زمین مورد نظر از راههای گوناگون آگاهیهای لازم داده شود. موارد مورد اعتراض مردم عموماً شامل: ایجاد بوی نامطبوع، آتش‌سوزی، وجود حشرات، پرندگان و حیوانات، پراکندگی زباله‌های سبک، سرو صدا، گرد و غبار و حتی کاهش بهای زمین و خانه‌های اطراف محل دفن می باشد که از طریق آموزش صحیح تا حدودی قابل حل است.

3- توپوگرافی محل دفن:

تعیین توپوگرافی محل دفن، به دلیل موثر بودن بر نوع عملیات، روش دفن، طراحی زهکشی‌های منطقه دفن، نوع تجهیزات مورد نیاز، تعیین تراز آب‌های زیرزمینی، تعیین نوع استفاده آتی از زمین، پیش‌بینی توسعه اقدامات آتی و توسعه تجهیزات دفن با ارزش و مهم است.

معمولاً مناطق مرتفع و مسطح (با شیب کم) در صورت داشتن سایر شرایط نظیر نفوذناپذیر بودن خاک، مناسب‌ترین مکان‌ها هستند. چنین زمین‌هایی در آینده می‌توانند بعنوان مناطق صنعتی و یا تفریحی مورد استفاده قرار گیرند. زمین‌های گود و پست اگر چه قابلیت پذیرش مقادیر بیشتری از مواد زاید را دارند، بدلیل آنکه پایین‌تر از سطح زمین قرار گرفته‌اند، بیشتر در معرض سیلاب‌ها هستند و در اثر جاری شدن آب، این گونه زمین‌ها بتدریج فرسایش می‌یابند. به همین جهت در صورتی‌که برای دفن مواد زاید، زمین‌های دره‌ای شکل انتخاب شوند، جهت جلوگیری از جاری شدن آب در آن فرسایش خاک، طراحی زهکشی‌های سطحی ضروری است.

شایان ذکر است که معادن متروکه‌ای که از بستر رسی برخوردارند، نیز جهت دفن مواد زاید مناسب‌اند (مانند معادن ذغال سنگ): دیگر اینکه در مناطق تالابی و ساحلی دفن مواد زاید معقول نیست زیرا علاوه بر ایجاد مسائل زیست محیطی، در سیستم اکولوژیک منطقه نیز اختلال ایجاد می‌کند.

همانگونه که اشاره شد با تعیین توپوگرافی زمین، میتوان نوع روش دفن را تعیین نمود.  روش دفن ممکن است سطحی، گودالی- ترانشه‌ای و یا ترکیبی از این دو باشد. روش سطحی در مناطق که سطح آب زیرزمینی بالاست کاربرد بیشتری دارد در حالیکه روش گودالی در مناطقی استفاده می‌شود سفره آب زیرزمینی پایین و خاک پوششی مناسب و کافی داشته باشد. برای زمین‌های دارای پستی و بلندی روش ترکیبی مناسب است در این روش معمولاً به علت عدم کفایت، خاک پوششی باید از محل دیگر تأمین گردد.

4- شرایط اقلیمی محل دفن:

از مهمترین پارامترها اقلیمی که در ارزیابی محل دفن می‌توان به آن اشاره کرد. باد، دما و نوسان‌های حرارتی، و بارندگی است. بطور کلی تا آنجا که ممکن است باید از انتخاب مکان‌های بادخیز اجتناب نمود، چرا که وجود باد در این مناطق علاوه بر ایجاد گرد و غبار حاصل از عملیات خاک‌برداری و خاک‌ریزی، باعث پراکنده شدن اجسام سبک مانند: کاغذ و پلاستیک می‌گردد. لذا جهت جلوگیری از ایجاد چنین مشکلاتی باید با در نظر گرفتن مسیر بادهای غالب بادشکن‌هایی احداث نمود یا حصارهایی جهت جلوگیری از پراکنده شدن اجسام سبک- بصورت ثابت و یا متحرک ایجاد کرد.

5- زمین‌شناسی و خاکشناسی محل:

پرداختن به موضوع خاکشناسی و زمین‌شناسی در ملاحظات مربوط به طراحی عملیات و چگونگی حفاظت از آب‌های سطحی و زیرزمینی از ضرورت‌های اولیه به شمار می‌آید. مهمترین مواردی که در این راستا باید به آنها توجه شود عبارتند از: تعیین مشخصات و عمق خاک، تعیین سنگ بستر، ضخامت، شناخت جنس و منشأ آن، تعیین الگوی چین‌خوردگی زمین، تعیین الگوی گسل‌ها و خطوط زلزله‌خیز، شناخت هوازدگی، بررسی امکان لغزش خاک و سنگ و مطالعه در خصوص تخلخل و نفوذپذیری خاک، از این میان دو موضوع دارای اهمیت ویژه هستند که در ذیل مورد بررسی قرار می‌گیرند:

6- مشخصات سنگ بستر:

در بررسی مشخصات سنگ بستر توجه به مواردی نظیر جنس، ضخامت، محل گسل و ترک خوردگی‌ها می‌تواند آگاهی‌های لازم را در مورد نفوذ شیرابه و مسافت نفوذ و در نتیجه میزان تصفیه بیولوژیکی و شیمیایی شیرابه، در اختیار یک برنامه‌ریزی قرار دهد. برای مثال وقتی سنگ بستر از جنس آهک و دارای گسل‌های باز و فراوان باشد، شیرابه یا هر آلاینده دیگر بدون کاهش در آلودگی آن و براحتی قادر به عبور از ساختار زمین و آلودن آب‌های زیرزمینی می‌گردد. شایان ذکر است که غیر قابل نفوذ بودن مطلق سنگ بستر نیز ممکن است مطلوب نباشد، چرا که با .وجود عدم آلودگی آب‌های زیرزمینی، امکان آلودگی آبهای سطحی وجود دارد که این مشکل را باید با مدیریت صحیح حل نمود.

 باید در نظر داشت که مکان‌های دفن تا حد امکان نباید بر روی خطوط زلزله خیز و گسل‌ها قرار گیرند.

7- فاصله محل جمع‌آوری تا مرکز دفن و دسترسی به جاده‌ها:

طبیعی است که محل دفن همواره باید در خارج از شهر و دور از مرکز جمعیتی قرار گیرد و با توجه به عمر محل دفن که حداقل 20-15 سال برآورد می‌شود، محل دفن نباید در مسیر توسعه آتی شهر انتخاب شود. از سوی دیگر به منظر کاهش هزینه حمل و نقل، زمان و سایر مشکلات دوری راه، تا حد امکان باید سعی شود که محل دفن در مکان نزدیک‌تری واقع گردد. با توجه به این نکات و نیز کمبود زمین مناسب، استاندارد تعیین شده‌ای برای فاصله محل دفن از شهر وجود ندارد. اما عموماً حداقل فاصله را 2 تا 3 کیلومتر در نظر می‌گیرند و فواصل حدود 10-20 کیلومتر بعنوان حد نهایی برآورد شده است (البته در صورتی از یک یا چند ایستگاه انتقال استفاده شود، بین 30-40 کیلومتر نیز قابل قبول است.) شایان ذکر است که اگر بتوان بجای استفاده از کامیون‌های کوچک، از طریق متراکم نمودن زباله و بکارگیری کامیون‌های بزرگتر حجم زباله بیشتری را با یک بار حمل زباله انتقال داد، مسافت نقش کمرنگ‌تری را ایفا خواهد کرد.

8- دسترسی به راه‌ها:

بطور کلی برای سهولت، کاهش زمان حمل و نقل و هزینه، مکان دفن باید تا حد امکان دارای راه اصلی و جاده بوده و به راه‌های موجود نزدیک باشد. همچنین باید دقت نمود که جاده‌ها دو طرفه بوده و از نظر عرض و انحنا برای عبور تجهیزات کامیون‌های مرکز دفن مناسب باشند. عرض جاده‌ای دائمی را معمولاً 6 تا 7 متر در نظر می‌گیرند و در صورتی‌که محل دفن دارای تجهیزات عظیم و سنگین نباشد، جاده با عرض 5/4 متر نیز مناسب است. ورودی به جاده محل دفن نیز باید حداقل در 12 متری اتوبان قرار داشته باشد. جاده‌های دائمی و اصلی لازم است که حتماً آسفالت و صاف باشند. شیب بهینه جاده‌های دسترسی در سر بالایی کمتر از 7 درصد و در سرازیری کمتر از 10 درصد است. جاده‌های موقت محل دفن را میتوان با کوبیدن و فشردن خاک محل آماده نمود. معمولاً در مناطقی که بارندگی زیاد است جاده‌های فرعی را با لایه‌ای از بتون یا مواد آسفالتی میپوشانند تا در اثر خیس شدن زمین، وسائط نقلیه دچار مشکل نگردند.

9- دسترسی به تسهیلات برق رسانی، آب و سیستم فاضلاب:

 «در مکان‌یابی زمین، دفن، جهت رفاه کارکنان و تسهیل در عملیات، امکان دسترسی زمین به تسهیلات برق‌رسانی و سیستم فاضلاب باید بررسی گردد» این بررسی در مواردی نظیر استفاده از ژنراتورهای قابل حمل- در صورت فقدان سیستم برق‌رسانی ـ تصفیه و گندزدایی آب موجود در محل (چشمه و چاه) و پس از انجام آزمایشات شیمیایی و میکروبیولوژی و یا حمل آب از مناطق دیگر قابل انجام است.

10- استفاده کنونی و آتی از زمین:

در مکان‌یابی محل دفن، استفاده و کاربرد فعلی زمین از شاخص‌های حائز اهمیت است. به عنوان مثال نمی‌توان در مناطق مستعد کشاورزی، مراتع و چراگاه‌های دام، تالاب‌ها و مانند آن محل دفن دایر نمود مگر در شرایط بحرانی و فقدان گزینه دیگر، لذا همواره باید در نظر داشت که زمین انتخاب شده مصارف مهمتری را دارا نباشد.

جمع‌بندی معیارهای مکان‌یابی محل دفن

برای بسیاری از عوامل مؤثر در مکان‌یابی دفن، استاندار تعریف شده و ثابتی وجود ندارد، لیکن با توجه به مطالب گفته شده، به منظور انجام صحیح یک فرایند مکان‌یابی محل دفن می‌توان بعنوان یک دستورالعمل اولیه و تخمینی مناسب از موارد زیر پیروی نمود:

محل دفن انتخابی باید:

1-از چاه‌های تغذیه آب آشامیدنی حداقل 300 متر فاصله داشته باشد (1000 فوت)

2-از منابع آب‌های سطحی حداقل 100 متر فاصله داشته باشد (فاصله 600 متر به بالا بهتر است)

3-در مناطق پرباران استقرار نیابد.

4-دارای خاک زیرین به ضخامت 10 متر از جنس رس (یا مواد مشابه ) باشد.

5-در جهت بادهای غالب قرار نداشته باشد.

6-از گسل‌ها و شکستگی‌های زمین حداقل 80 تا 100 متر فاصله داشته باشد.

7-دارای دوره سیل‌خیزی حداقل 100 ساله باشد.

 8-شیبی کمتر از 40 درصد داشته باشد.

9-دارای سنگ بستری تا حد امکان از جنس سنگ‌های آذرین باشد.

10- از مراکز جمعیتی، هتل، رستوران، تأسیسات فرآوری خوراکی‌ها، مدارس و پارک‌های عمومی حداقل 300 متر فاصله داشته باشد.

11- از شبکه جاده‌های دسترسی حداقل 80 و حداکثر یک کیلومتر فاصله داشته باشد. (کمتر بهتر است).

12- از شهرها حداقل 2 تا 3 کیلومتر و حداکثر 20 کیلومتر (در صورت وجود چند ایستگاه انتقال تا 40 کیلومتر) فاصله داشته باشد.

13- جاده‌های دائمی مسیر آن عرضی حداقل برابر 6 تا 7 متر داشته باشد.

14- دارای کاربری‌های با ارزش‌تر نباشد (کشاورزی، جنگل، تالاب، مرتع).

15- حداقل 8 کیلومتر از فرودگاه فاصله داشته باشد.

16- از مراکز تاریخی و باستانی (نواحی حساس و بحرانی) حداقل 700 متر فاصله داشته باشد (بیش از 3 کیلومتر بهتر است)

17- قیمتی کمتر از 50 درصد قیمت گران‌ترین محل اطراف داشته باشد.

18- دارای عمری معادل حداقل 20-15 سال باشد.

البته همان‌گونه که اشاره شد، شرایط ذکر شده ثابت و غیر قابل تغییر نیست و بسته به شرایط هر محل و نیز خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی، زباله تولیدی باید بازنگری گردد .